هشتاد و چهار سال پیش، اولین انیمیشن بلند مدت توسط استودیو والت دیزنی منتشر شد. اقتباس سفید برفی و هفت کوتوله از افسانه گریم یک تور هنری در سال 1937 و یک کار مستقیم و پیشگام است. چندین فیلم موفق بعد از آن و حتی زمانی که کامپیوتر با قلم مو جایگزین شد، استودیو توانست به موفقیت بزرگی دست یابد، تا حدی به لطف رقیب فعلی پیکسار. انکانتو رنگارنگ که در کلمبیا اتفاق میافتد، شصتمین انیمیشن رسمی دیزنی است.
استودیوی انیمیشن کالیفرنیا همچنان ثابت می کند که در داستان گویی و کاهش ماهرانه بزرگترین جنایات استاد است. برای مثال، فیلمنامه نویسان درباره علت فرار دسته جمعی یک جامعه روستایی کلمبیایی و مرگ پدربزرگ قهرمان داستان، میرابل مادریگال، ابهام دارند. روستا تحت شرایط جادویی خانه جدیدی پیدا می کند. بزرگترین خانه روستا زندگی خاص خود را دارد و ساکنان و همسایگان دارای قدرت جادویی هستند.
میرابل خودش فرار کرد. خواهران او به ترتیب استعداد جوانه زدن گل و داشتن قدرت بدنی بی سابقه ای دارند. عمو برونو تبعیدی می تواند آینده را پیش بینی کند، عمه پپا می تواند از احساسات قوی خود برای تغییر نظر خود استفاده کند و مادر میرابل می تواند با مهارت های آشپزی خود مردم را شفا دهد. اما وقتی میرابل در سنین جوانی در مقابل در جادویی که باید هدیه او را به او هدیه دهد می ایستد، چیزی برای ارائه باقی نمی ماند. مادرش به میرابل می گوید که با وجود نداشتن قدرت های خاص، او واقعاً بسیار خاص است.
در آنجا ما نیز دقیقاً بر روی احساسات اصلی در گرفتن Encantoto هستیم. به هر حال، این به شخصیت شما مربوط می شود و نه ترفندهایی که می توانید انجام دهید. ممکن است به اندازه یک گاو واقعی باشد، اما کمی کلیشه ای است. هنگامی که جادوی اطراف جزیره مادریگال در معرض تهدید قرار می گیرد و شعله ابدی مسئول معجزات در خطر انقراض قرار می گیرد، این میرابل است که باید دست به کار شود. جای تعجب نیست که در نهایت همه چیز به استحکام خانواده و یافتن خود بستگی دارد.
نه، به طور عینی، Encanto. طاق اصلی غارت نشده است. از طرفی هم رنگارنگ و هم زیبا شده است. خانه مادریگال، «کاسیتا»، زندگی مخصوص به خود را دارد و هر تخته، تخته و پله در حال حرکت است. جستجوی سرگرم کننده حتی با وجود مهارتهای جادویی زیاد روستاییان، سازندگان میتوانستند به همه جهات بروند، اما خیلی دور نرفتند. اگرچه ترفندها همیشه جواب نمیدهند، اما برای حل هر مشکل داستانی قابل تصور استفاده نمیشوند.
درست مانند موآنا، موسیقی در دست پدرخوانده همیلتون و لین مانوئل میراندا در ارتفاعات است. این بار آهنگ های آشفته و آزاردهنده او کمی ناامید کننده است. در آهنگی که مادریگال خانوادهاش را معرفی میکند، با ریتمی «سریع»، هجوم بینظیری از کلمات بر ما جاری میشود. اما آهنگهای آهستهتر هم کیفیتی ندارند، نه کلاسیکهای کمربند فوری مانند «How Far I Go» وایانا، و نه ترکیب آهنگهای رپ همیلتون.
بیسابقه است که دیزنی چگونه توانسته است کیفیت را بالا نگه دارد، به جز کاهش چشمگیر دهههای 70 و 80. قلب در جای درست است، احساسات واقعی هستند و داستان دوباره کاملاً خوب است. همچنین باید سخت کار کنید تا با چیزهای اضافی مانند توکان کنجکاو، کاپیبارای آهسته و تاپیر بامزه دل بینندگان را ندزدید. علاوه بر این، تلاش برای دستیابی به تنوع بیشتر، بدون تأثیرگذاری بر روی شما انجام شد. اینکانتو اولین قهرمان دیزنی عینکی را می شناسد. قبل از این فیلم یک انیمیشن کوتاه دستی دور از درخت ساخته شده است که درباره ویژگی های آموزشی یک راکون است.
- ۰۰/۱۰/۱۲